ستارگان آسمان کهن پارس

وبلاگ رسمی شرکت کهن پارس - - اس ای کی پی - - مسئولیت محدود - - شماره ی ثبت ۴۶۸ ۳۰۲

ستارگان آسمان کهن پارس

وبلاگ رسمی شرکت کهن پارس - - اس ای کی پی - - مسئولیت محدود - - شماره ی ثبت ۴۶۸ ۳۰۲

روز ها میگذرد ... اما ....

 

درد علی (ع) دو گونه است: 

یک درد ، دردیست که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند و درد دیگر، دردی است که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده و بناله در آورده است.  

ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیرابن ملجم در فرقش احساس می کند، اما این درد علی (ع) نیست، دردی که چنان روح بزرگی را بناله آورده است تنهایی است، که ما آنرا  نمی شناسیم!!  

باید این درد را بشناسیم، چرا که علی (ع) درد شمشیر را احساس نمی کند و ما درد علی را احساس  نمی کنیم. 


 
 

کدام عاشقانه را                 شب گریز از قفس

از آن غزال تیز پا                  به گوش جان شنیده ای

کدام شاعرانه را                  فراتر از لب هوس

میان آن همه ریا                  به چشم یار دیده ای

که عاشقانه بیقرار               گهی تبسمی نموربه یاد آن سپیده دم              به بغض شب کشیده ای

و این چنین به انتظار             بدور از آن همه غرور

اگرچه سخت بیش و کم         از آشیان بریده ای...


 

چه زیباست به خاطر تو زیستن و برای تو ماندن و به پای

 

 تو سوختن و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و

 

برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن ای کاش

 

 می دانستی بدون تو و به دور از دستهای مهربانت

 

زندگی چه ناشکیباست...


 تنهایی را دوست دارم، زیرا بی‌وفا نیست، تنهایی

  را دوست دارم، زیرا عشق دروغین در آن نیست، تنهایی را دوست

  دارم، چون بارها تجربه کردم،تنهایی را دوست دارم، چون خدا هم

   تنهاست،تنهایی را دوست دارم...زیرا در کلبه تنهایم در  انتظار

  خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد...


 


 
D . ZAHEDI 
S.A.K.P

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد